به رسم و رسوم متداول اولین پست بلاگ را با سلام شروع کردم ، اما نه “سلام دنیا” ی همیشگی .

چون این وبلاگ همیشه یک موضوع دارد و آن هم مینیمالیسم هست پس ترجیح دادم به دنیای مینیمال سلام کنم ، به تمام علاقه مندان ، طراحان ، نویسندگان و پیروان مینیمالیسم .

چرا مینیمالیسم؟

آشنایی و مطالعه من در زمینه مینیمالیسم به چند سال قبل بر میگرده زمانی که به دنبال یادگیری عکاسی مینیمال بودم ، منابع خیلی کمی در این زمینه وجود داشت و به سختی می شد مطلب خوبی پیدا کرد ، تا اینکه دوباره پس از چند سال به بحث مینیمالیسم برخوردم و اینبار از همه لحاظ با این روش زندگی ، دیدگاه و دنیای خاص ارتباط برقرار کردم و مجذوب اون شدم.

حالا شاید با خودتون بگید من الان یک مینیمالیسم تمام عیار شدم که تصمیم گرفتم وبلاگ بزنم و مطلب بنویسم ، در واقعیت نه اینطور نیست ، من پس از کسب اطلاعات و آشنایی با دنیای مینیمال و مقایسه اش با دنیای اطراف خودم ، دیدم که من از کودکی یا بر حسب تصادف ، اقتضای زمانه یا تربیت والدین شخصیتی مینیمالیستی داشتم و دارم.

چرا که در تمام این دوران کمتر چیزی را خواستم یا خریدم که نیاز نداشته باشم ، به دنبال مد نبودم و استایل شخصی ساده خودم را چه درلباس ، مدل مو ، نوع تفریح یا مسیر زندگی ام داشتم ، تعداد دوستان صمیمی ام (رفیق فابریک) در هر دوره از زندگی ام به انگشتان یک دست هم نمی رسیدند و هیچوقت حسرت داشتن هر آنچه که دیگران دارند و داشتند را نداشتم.(واقعن میگم آ)


نتیجه چه شد؟

و نتیجه آن شد که چون شخصیت مینیمالیستی درونم (مثل کودک درون) را کشف کردم و در حرفه ام (طراحی وب) طراحی مینیمال را بسیار دوست می دارم و در علاقه شخصیم (عکاسی و فیلم سازی) نگاه مینیمال را بسیار می پسندم و از تماشای آن لذت میبرم ، خوب چرا در این راه بیشتر نیاموزم پس سفری را آغاز میکنم با همراهی شما تا از مینیمال هر آنچه گفته اند و میگویند به اشتراک گذاریم و لذت دوچندان بریم و زندگی خود را برون ریزیم و نظمی دوباره بخشیم.*

*پ ن : در اینجا منظور نویسنده آن است که برویم قفسه ها و کمد ها را باز کنید و هر آنچه که مدت زیادی است که بلااستفاده مانده را جمع کرده یا بخشیده یا دور بریزیم.