مینیمالیستها: اکنون کمتر است، در اول ژانویه سال ۲۰۲۱ توسط نتفلیکس منتشر شد و ده روز بعد با زیرنویس فارسی برای دانلود در سایت مینیمال قرار گرفت، در اینجا نگاهی داریم به این مستند و نکات مهم آن را مرور خواهیم کرد.
این فیلم با معرفی مجدد ایده مینیمالیسم شروع میشود، مشابه اولین مستند، ما در مورد داستان زندگی جاشوا فیلدز میلبرن و رایان نیکودموس می شنویم، و آنچه منجر به مینیمالیست شدن آنها شده است.
مرور خاطرات توسط صحنههای بازسازی شده از وقایع مختلف زندگی آنها بازگو می شود، جاشوا راوی اصلی است زیرا او اولین نفر بود که سبک زندگی مینیمال را شروع کرد.
در این بین، افراد دیگری نیز درمورد مسئله مصرف گرایی صحبت میکنند، در میان آنها کارشناس معروف اقتصادی و گوینده رادیو، دیو رمزی وجود دارد.
در حالی که اکثر چهره های دیگر فیلم قبلی حضور ندارند، اما توصیفات توسط چهره های جدید ارائه می شود، جوان، پیر، سیاه، سفید و مردمی از اقشار مختلف جامعه.
کسانی که مینیمالیسم را تجربه کردهاند ممکن است، چیز تازه ای در فیلم پیدا نکنند که قبلن آن را نشنیده باشند،با این وجود می تواند به شما در انتخاب رویکردی عملگراتر کمک کند.
در پایان فیلم ، بیننده تشویق می شود که به چالش داشتن چیزهای کمتر بپیوندد، چالشی مثل حذف (فروش، اهدا، بیرون انداختن) یک چیز در هر روز برای یک ماه.
در مجموع، فیلم با اینکه نکته جدیدی نسبت به فیلم قبلی نداشت اما از لحاظ تصویر سازی و ریتم روایت خوب عمل کرده است.
در اینجا برخی از مهمترین نکاتی را که می توانید از این فیلم دریافت کنید، را بررسی میکنیم.
۱- استفاده آگاهانه از آنچه که دارید.
جاشوا، مینیمالیسم را به ساده ترین تعریفی که شنیده ام پایین آورده است، استفاده آگاهانه از منابعی که دارید.
باید به این نکته توجه کرد که در اینجا تعداد چیزها یا زیبایی شناسی مینیمالیستی مطرح نیست، بلکه تنها استفاده و کاربُردی بودن آنچه که دارید مهم است.
هر چیزی را که در اطراف خود می بینید، از خود این سه سوال بپرسید:
آخرین باری که از این استفاده کردم کی بود؟
چند بار از این استفاده می کنم؟
آیا یادم هست که ازش استفاده کنم؟
اگر پاسخ این ۳ سوال منفی است، ممکن است بخواهید آن چیز را رها کنید.
۲- افزودن ارزش
موضوع ارزش افزوده نیز در طول فیلم مورد تاکید قرار گرفت، که به معنای داشتن اشیای ارزشمند نبود.
بلکه ارزش گذاشتن برای چیزهایی که میتوانند به رفاه و بهبود زندگیمان کمک کنند، نه اینکه پول، زمان و آرامش مان را از دست بدهیم.
توجه به ارزش هایی مثل، زمانی برای لذت بردن با عزیزانمان،حضور در جامعه و زمان رشد فردی و در کل بهتر بودن.
۳- به دنبال تبلیغات نباشید
صحبت های زیادی درباره تاثیر تبلیغات بر ما و استفاده از داده های ما برای خرید بیشتر شد.
مهم است که ما نسبت به همه تصاویر و پیام هایی که روزانه در مقابل چشمانمان هست، آگاهی بیشتری داشته باشیم.
ما باید صبور باشیم و ارزیابی کنیم که آیا آنچه که میخریم، چیزی است که واقعاً به آن نیاز داریم.
همانطور که جاشوا در فیلم ابراز داشت، او سخت کار کرد و به رویای آمریکایی رسید اما آن رویای او نبود.
هدف ما در زندگی باید براساس تمایلات و خواسته های خودمان باشد و نه آنچه که تبلیغ کنندگان به ما نشان میدهند را دنبال کنیم.
۴- شما کافی هستید
بسیاری از پیام هایی که تبلیغ کنندگان برای ترغیب ما به خرید استفاده می کنند این هدف را دنبال می کنند که ما احساس نقص و کمبود کنیم.
جدیدترین لباس ها و کفش ها باعث می شود تا دوستانمان را تحت تاثیر قرار دهیم و جدیدترین گجتها ما را برای فعالیت در جامعه کامل می کند.
اما وقتی می ایستیم و به آن فکر می کنیم ، سرانجام همه این موارد کافی نیست و ما باید دوباره چیزهای جدیدی بخریم تا دوباره این احساس کافی بودن را بدست آوریم.
ما برای حس کامل بودن نیازی به وسایل بیشتر نداریم، ما می توانیم با شناخت بهتر خود به عزت نفس برسیم و به شیوه زندگی خود افتخار کنیم.
۵- من وقتی به آن برسم خوشبخت و خوشحال خواهم شد
مثل جاشوا و رایان که فکر می کردند، وقتی ثروتمند شوند خوشحال می شوند، ما هم فکر می کنیم در برهه ای از زمان خوشبخت خواهیم شد.
شاید فکر کرده باشید که وقتی تحصیلات خود را تمام کردید خوشحال خواهید شد، شاید فکر کنید وقتی “X” را بخرید، راضی باشید.
اما چیزی که پس از رسیدن به این نکات یاد می گیریم زودگذر بودن این احساس است، همین که به جایی میرسید و آن لذت کوتاه از بین رفت، باز به دنبال جایی برای خوشبختی خواهید بود .
اما انتخاب آگاهانه آنچه میخواهیم، به ما کمک می کند تا در مسیر اهدافمان هرروز احساس خوشبختی کنیم.
باید باور داشته باشیم که اکنون هر آنچه را میخواهید در اختیار دارید، اکنون همه چیز در زندگی شما خوب است و قانع باشید.
زندگی همیشه فراز و نشیب و پیچ و خم خواهد داشت، آنچه را که امروز خیلی می خواهید ممکن است فردا دوست نداشته باشید و این اشکالی ندارد.
مهم توجه داشتن به خود است و سعی کنید در شناختن آنچه برای شما مهم است بهتر عمل کنید و تمرکز خود را بر روی آن معطوف کنید.
۶- خاطرهها، در درون شماست
در زمانی که جاشوا مادرش را از دست داد، مجبور شد همه چیزهای مادرش را مرتب کند و تصمیم بگیرد که با آنها چه کند.
در همان لحظه بود، که او دریافت نیازی به نگه داشتن وسایل مادرش برای نگه داشتن خاطرات او ندارد.
اینکه خاطرات او همیشه در درون او هستند و با بخشیدن لوازم به دیگران، این لوازم ارزش بیشتری خواهند داشت.
این کار به او کمک کرد تا از دردسر بیشتر چیزهایی که مادرش جمع کرده بود خلاص شود و فقط چند مورد را که برایش حس خاصی داشتند را نگه دارد.
او دریافت که برای آن چیزهایی که نگهداری می کند بیش از این ارزش قائل است، ما نیز میتوانیم برای رهایی از چیزهای احساسی به این صورت عمل کنیم.
۷- توجه خود را مدیریت کنید
تبلیغ کنندگان دائماً برای جلب توجه ما رقابت می کنند، هر چه بیشتر آن را از ما بگیرند، کمتر قادر به تحلیل و انتخاب درست هستیم.
بطوری که توجه ما دائم به نیازها و خواسته هایمان معطوف شده است و دیگر فرصتی برای اندیشیدن به ارزشهای زندگی را نداریم.
ما می توانیم آگاهانه تمرکز کنیم و در مورد آنچه برای ما مهم است مراقبه کنیم، ما می توانیم حواس پرتیهای اطراف خود توسط تلویزیون، رسانههای اجتماعی و به طور کلی اینترنت را آگاهانه محدود کنیم.
۸- برای تفریح یا فراموشی مشکلات خرید نکنید.
چاره رهایی از مشکلات یا درگیریهای ذهنی رفتن به مراکز خرید و پرسه زدن در شبکههای اجتماعی نیست.
ما فراموش کرده ایم که همصحبتی با عزیزانمان یا تمرکز بر سرگرمیهای خود چقدر خوب است.
بی حوصلگی مشکلی نیست که برای رفع آن نیاز به صرف هزینه باشد، عزت نفس هرگز چیزی خریدنی نبوده است.
این مشکلات و مشکلات دیگر در زندگی، نیاز به چیزی عمیق تر از یک کالا یا وسیله دارد.
آنها نیاز به عشق به خودمان، لذت بردن از آنچه که داریم و باور به تواناییهایمان دارد.
۹- آنچه واقعاً می خواهید را کشف کنید
شاید یکی از موضوعات اصلی این مستند فقط کشف آنچه واقعن می خواهید باشد.
در طول روز از طریق تلویزیون، رادیو یا اینترنت آنچه را که باید بخواهیم داشته باشیم را به ما تلقین میکنند.
به ما گفته شده که همه چیز را بخواهیم، از یک ماشین جدید گرفته تا یک تلویزیون صفحه تخت بزرگ، اما آیا این همان چیزی است که شما می خواهید؟
آیا این همان چیزی است که واقعن احساس می کنید به آن احتیاج دارید؟ تبلیغ کنندگان تلاش میکنند تا شما را متقاعد سازند که دست به خرید بزنید، اما شما می دانید که چه چیزی را لازم دارید، این انتخاب شماست که کدام را دنبال کنید.
۱۰- بدانید که چه کسی میخواهید باشید
در زندگی همان اندازه که دانستن آنچه را که میخواهید داشته باشید مهم هست، دانستن اینکه چه کسی میخواهید باشید مهم است.
جوشوا و رایان دریافتند که آنها نمی خواهند افرادی با حقوق شش رقمی، صاحب خانه های بزرگ و جدیدترین وسایل باشند.
آنها فقط به دنبال احساس رضایت از خود بودن، آنها می خواستند واقعن در زندگی خوشحال باشند.
مینیمالیسم راهی بود که به آنها کمک کرد تا به آنچه میخواهند برسند، آنها پیامی قانع کننده ارائه دادند که می تواند الگویی باشد برای رسیدن همه ما به آنکه میخواهیم باشیم.
اگر هنوز زندگی به سبک مینیمالیستی را امتحان نکرده اید، من شما را تشویق می کنم که برای سال جدید آن را امتحان کنید.